۱ـ زندگي مهربان نيستاما بازهم خوب است.
۲ـ وقتي شك داريقدم بعدي را كوتاه تر بردار.
۳ـ زندگي كوتاه تراز آن است كهبراي نفرت ازكسي وقت صرف كني.
۴ـ شغل تو وقتي بيمار باشي به فكر تو نخواهد بود.اما دوستان و والدين ات چرابا آنها در تماس باش.
۵ـ هرماه اقساط خود را به موقع پرداخت كن.
۶ـ لازم نيست در هربحثي برنده باشي.
۷ـ با ديگران همدردي كناين خيلي بهتر از آن است كه تنهايي گريه كني.
۸ـ هركسي رو همان طور كه هست بپذير
۹ـ پس انداز براي دوران پيري را با اولين چك حقوقت شروع كن
۱۰ـ وقتي نوبت مشكلات ميرسدمقاومت بيهوده است بامسايل روبرو شو.
۱۱ـ باگذشته ات آشتي كن تا امروزت را خراب نكند
۱۲ـ بد نيست گاهي بچه هايت ببينندكه گريه مي كني.
۱۳ـ زندگي ات را باديگران مقايسه نكن.از كجا مي داني آنها درچه وضعيتي هستند
۱۴ـ اگر قرار است رابطه ات از ديگران پنهان بمانددرگيرش نشو.
۱۵ـ هرچيزي ممكن است در يك چشم به هم زدن تغييركنداما ناراحت نباش،خدا پلك نمي زند.
۱۶ـ نفس عميق بكش آرام ترمي شوي.
۱۷ـ ازهرچه مفيد،زيبا يا لذت بخش نيست دست بردار.
۱۸ـ هر اتفاقي كه واقعا به تو فشار مي آوردتو را قوي تر مي كند.
۱۹ـ براي آنكه كودكي خوبي داشته باشيهيچ وقت دير نيست.
۲۰ـ وقتي قرار است به دنبال كسي بروي كه دوستش دارينگو"نه".
۲۱ـ شمع روشن كنملحفه ها رو نوكندل انگيزترين لباس راحتي ات رو بپوشبراي زمان خاصي نگه اش ندارهمين امروز زمان خاص فرا رسيده.
۲۲ـ آمادگي كافي است دل را به دريا بزن.
۲۳ـ هيچ كس جز خودت مسوول خشنودي تو نيست.
۲۴ـ هرمشكلي كه برايت پيش آمدبگو آيا پنج سال بعد هم اين مساله برايم مهم است؟
۲۵ـ هميشه زندگي رو انتخاب كن.
۲۶ـ بخشنده باش.
۲۷ـ آنچه ديگران درباره تو فكر مي كنندبه تو مربوط نيست.
۲۸ـ زمان همه چيز رو درست مي كندبه زمان وقت بده.
۲۹ـ اوضاع هر چقدر بد يا خوب باشدتغيير خواهد كرد.
۳۰ـ خيلي جدي نباش.
۳۱ـ به معجزه اعتقاد داشته باش.
۳۲ـ قدر پدر و مادرت رابدان.
۳۳ـ زندگي را بررسي نكنكارت را بكن و بيشترش را هم همين حالا.
۳۴ـ فرزندانت فقط يك دوران كودكي دارند. ۳۵ـ اگر مشكلات خود را تلنبار كنيممشكلات خود را بزرگتر مي كنيم.
۳۶ـ حسادت اتلاف وقت استهمين حالا هر چيزي را كه نياز داشتيد، داريد.
۳۷ـ بهترين پيشامد هنوز در راه است.
۳۸ـ مهم نيست چه احساسي داري،بلند شو ، لباس بپوش و شروع كن.
۳۹ـ رها باش.
۴۰ـ زندگي فراز و فرود نيست،نعمت است.
زندگي راه خودش را ميرود و گوشش بدهكار آرزوهاي من و تو نيست. ما با آرزوهايمان خواب ميبينيم و خوابهايمان تلافيِ زندگيهاي نزيسته است. آرزو ميكنم، يعني خواب ديدهام.
آرزو ميكنم دل ما هم تازه شود. فوت عميقي به سطحِ گَردگرفتهي جانمان كنيم و از ضخامت حجابها بكاهيم.
آرزو ميكنم زمزمههاي زندگي را بيشتر بشنويم. زمزمههايي كه زير همهمهي جارچيها گم شدهاند.
آرزو ميكنم بيشتر يادمان باشد كه خواهيم مُرد. و همين يقينِ مايل به فراموشي كافي است تا دريابيم زندگي شباهت بسياري به بازي دارد و براي خوب بازي كردن نبايد سخت بگيريم،حرص و جوش بخوريم، يا گمان كنيم نتيجهي بازي مهمتر از خودِ بازي است. آرزو ميكنم حواسمان به كيفيت بازي باشد و نه نتيجهي آن.
آرزو ميكنم دريابيم كه زندگي دَرهم است. آميزهاي از تاريك و روشن، تلخ و شيرين، زشت و زيبا. سِوا كردن با ماست. چشمهاي ما حّق انتخاب دارند. ميتوانيم سبد نگاهمان را انباشته از ميوههاي تلخ و پوسيده كرده و تكرار كنيم: زندگي همين است.
آرزو ميكنم ياد بگيريم كه هر چه وفور تاريكي را دريابيم، نيازمند توجه و اعتناي بيشتر به درخشش شبتابهاي كوچك خواهيم بود.
آرزو ميكنم مدت زمان بيشتري ساكن سمتهاي ملايم و مهربان زندگي باشيم و اجازه دهيم نسيم، مجالي براي سرودن پيدا كند.
آرزو ميكنم دلت تازه شود.
اين جملهها براي اغلب ما كاملا آشنا هستند: «فلاني را چشم كردند»، «فلاني چشمش شور است»، «اسفند دود كن چشم نخوري!»، «حتما چشمت كردند» و … اما اين سوال پيش ميآيد كه آيا واقعا چيزي به نام چشمزخم وجود دارد؟
اعتقاد به چشم زخم از قديم الايام نه تنها در ايران بلكه در فرهنگهاي مختلف و از زمانهاي دور حتي در يونان باستان وجود داشته است و معمولا براي دفع آن از تعوذ، حرز، دعا و مانند آن استفاده ميشود.
چشمزخم چيست؟چشم زخم عبارت است از آسيبي كه تصور ميشود از نگاه حسود، بدخواه يا حتي ستايشگر به كسي يا چيزي ميرسد. كسي را كه گمان ميرود چشمش چنين تأثيري دارد بد چشم، چشم شور، نظر زدن، نظر رساندن و امثال آن تعبير ميكنند.
دكتر حسين الهي قمشهاي در پاسخ به سوال گفته: تقريبا در همه فرهنگهاي جهان گونهاي از اعتقاد به چشم زخم «Evil Eye» مشاهده ميشود. به نظر ما نيروهايي چون حسادت، نفرت و انتقامجويي ميتواند تاثيرات منفي و آزاردهندهاي در زندگي انسانها داشته باشد، البته اين به معني قبول انرژيهاي معجزهآسا نيست، بلكه گاهي چند كلمه حرف، يك نگاه يا حتي يك حركت دست ميتواند آشوبي بر پا كند. آدمي بايد خود را از مصاحبت اين گونه افراد بر كنار دارد و بخصوص امتيازات خود را در معرض نگاه همگان نگذارد.چشمزخم واقعا وجود داردچشمزخم يا چشم حسد يا چشم شيطان (Evil Eye) عبارت است از نگاه حسودانه به يك شيء يا به انسان كه بسياري به آن اعتقاد دارند و در فرهنگ بسياري از كشورها به چشم ميخورد.
بر اساس اين باورها چشمزخم باعث بدشانسي يا رخداد بد ميشود و نمادش به شكل تكچشم است.
چشم زخم گونهاي از بدخواهيست.اين عمل چشم زدن يا نظر زدن ناميده ميشود و در مقابله با آن طلسمهايي ابداع شدهاست كه «نظرقرباني» خوانده ميشوند.
چشمزخم باعث بدشانسي يا رخداد بد ميشود و نمادش به شكل تكچشم است.به طور كلي از نظر عقلي چشم زدن امر محالي نيست، چه اينكه بسياري از دانشمندان امروز معتقدند در بعضي از چشمها نيروي مغناطيسي خاصي نهفته شده كه كارايي زيادي دارد.حتي با تمرين و ممارست ميتوان آن را پرورش داد
عوامل ايجاد كننده چشم زخم چيست؟حسادت در انسان ايجاد انرژي منفي مي كنند كه مخرب ذهن و روان است و آسيب (شر) مي رساند.محبت بيش از حد نسبت به چيزي يا كسي، باعث چشم زخم و آسيب مي شود. چنانچه علاقه به نعمت هاي خداوند از علاقه به خالق آنها بيشتر باشد، شر رخ مي دهد. زيرا انسان محدود به خود مي شود و آن نعمت را متعلق به خود مي داند و شر وجودش را مي گيرد. خداوند در قرآن مي فرمايد: اگر پدران، فرزندان و ثروت خود را بيش از خدا دوست بداريد، آنگاه منتظر عذاب الهي باشيد.حيرت و تعجب انسان تنگ نظر وقتي به چيزي يا كسي نگاه كند، از چشم او انرژي منفي خارج مي شود و آسيب مي رساند.
چشمنظر يا نظرقرباني چيست؟ نظر قرباني بيشتر بر سروگردن بچهها يا حيوانات عزيزي كه تامينكننده درآمد خانواده بوده و نيز ديوار منزل و محل كسب آويزان ميشده.
+چشم زخم و آداب و رسوم مربوط به آن در تركيهبر اساس عقايد مرسوم در بين مردم تركيه، ويژگيها و خصوصيات فيزيكي افرادي كه چشم مي زنند، تقريبا مشابه است. بر اساس اين باورها افرادي كه بور هستند چشمان آبي بسيار روشن دارند، فاصله بين دندانهايشان زياد است، لوچ هستند، ريش قرمز دارند، فاصله بين بيني و دهان آنها خيلي كم است، سوراخهاي دماغشان خيلي بزرگ و چشمانشان گود است، ابروان پيوسته دارند و نيز كساني كه در قسمت سفيد چشمشان خال دارند، بيشتر چشم مي زنند.
+مردمان آناتولي براي تعيين كسي كه چشم زده و نيز كسي كه چشم خورده، روشهاي متفاوتي دارند.معمولا اشيايي كه چشم زخم را ميگيرد به رنگ آبي بوده و يا سنگها و منجوقهايي به شكل چشم هستند كه چشم نظر ناميده مي شوند.
_چشمنظر در يوناندر مكزيك و كشورهاي لاتين برخي والدين از براي دفع چشم زخم از تخممرغ استفاده ميكنند. آنها تخممرغ را از روي بدن كودك عبور ميدهند و معمولا همزمان با اين كار دعايي مثل دعاي رباني خوانده ميشود و بعد تخممرغ را در كاسهاي زير بالش ميگذراند. اجازه ميدهند تخممرغ تمام طول شب زير بالش بماند و اگر صبح سفيدهي تخممرغ كدر و تار باشد نتيجه ميگيرند كودك چشم خورده ا. اين شيوه همزمان چشم زخم را درمان ميكند.
_برخي ايتالياييها يك شاخ كوچك قرمز (corna) را به گردن مياندازند يا به جاسوئيچي خود آويزان ميكنند تا از چشم زخم در امان بمانند._در برخي فرهنگهاي اسپانياييزبان كودكان تعويذي از جنس شبق سياه به گردن مياندازند. اين تعويذ معمولا به شكل يك مشت كوچك است. حتي ممكن است به صورت مهرههاي سياه و قرمز روي يك زنجير طلايي باشد.
عكس پروفايل
عكس پروفايل خاص
يك دوره از زندگيم
گم شد…
وقتي
ميان آرزوهاي “كودكي” ام
“پير” شدم…!
كاش قلبم درد تنهايي نداشت
چهره ام هرگز پريشاني نداشتكاش ميشد راه سرد عشق را بي خطر پيمودوقرباني نداشت
از تو اي عشق، در اين دل چه شررها دارم
يادگار از تو چه شبها، چه سحر ها، دارم
با تو اي راهــــزن دل، چه سفـر ها دارم
گرچه از خود خبرم نيست، خبر ها دارم
تو مرا واله و آشفته و رسوا كردي
تو مرا غافل از انديشـهي فردا كردي
وصل و هجران سبب گرمي بازار تو بود
راست گويم دل ديوانه گرفتــار تو بود
چون نكو مينگـرم شمع تو، پروانه توئي
حــرم و دير توئي، كعبه و بتخانه توئي
راز شيرينــــي اين عالم افسانه توئي
لب دلـدار توئي، طـرهي جانانه توئي
گرچه از چشم بتي بيدل و دينم، اي عشق
هر چه بينم همه از چشم تو بينم؛ اي عشق
كاش دائم دل ما از تو بلرزد، اي عشق
آن دلي كز تو نلرزد ؛به چه ارزد؛ اي عشق
گاهي محتاجم به اقتدار
در صدايت ,كه حس كنم
برايم هركاري ميكني
پس نزديك بيا, بدون لبخند و جدي
تكيه كن به من ,با لحن درياييتبگو دوستتدارممثل لحن جديت ,مرا بغل كن…
/////////////////////////////////////////////////////
گاهي چنان
گره ميخورد دلت به دلي
ڪه هيچ چيز و هيچڪس را
ياراي گشايشش نيست
گاهي چنان مست ميشوي
از شنيدن صدايي
ڪه نفس هايش را بوسه ميزني
گاهي چنان نامي را
با جان و دل ميخواني
ڪه پژواڪ موسيقي عاشقانه ايست
گاهي چنان بيتاب ميشوي
ڪه بجاي اشڪ، سيل ميباري
گاهي چنان دلتنگ ميشوي
ڪه سَر بر ديوارِ جنون جان ميدهي
اينچنين است قصهٔ عشق و دلباختگي
و آغاز تمام تنهايي ها !
يكي بود يكي نبود زير گنبد كبود
توي اين شهرقشنگ يه روزي هيچي نبود
ديوارامون گلي بود تلفن هندلي بود
كارامون هردلي بود گازمون كپسولي بود
برقمون چراغ سيمي لامپ هامونم قديمي
قفل درها خفتي بود يخچالامون نفتي بود
تادلـــبر و دلـــدار تو باشے
خوبم
مجنون شدم و يار تو باشے
خوبم
درديست كه اے كـــاش
مداوا نشود
وقتے كه پرستـار تو باشےخـــوبم
------------------------------
مشكل است از كوي او قطع نظر كردن مرا
ورنه آسان است از دنيا گذر كردن مرا
بال من در گرد سر گرديدن گل ريخته است
از مروت نيست زين گلشن به در كردن مرا
نيست در كالاي من چون آب روشن پشت و روي
چيست يارب مطلب از زير و زبر كردن مرا؟
گر چه از شيشه است نازك تر دل بي صبر من
سينه پيش سنگ مي بايد سپر كردن مرا
پيش گل چاك گريبان باز كردن زود بود
شرم مي بايست از مژگان تر كردن مرا
در شكرزاري كه موران كامراني مي كنند
نيست از انصاف محروم از شكر كردن مرا
دل چه باشد تا ز من بايد به پنهاني ربود؟
آخر اي بي درد، بايستي خبر كردن مرا
با چنين سامان حسن اي غنچه لب انصاف نيست
از براي بوسه اي خون در جگر كردن مرا
من كه با ياد تو دنيا را فرامش كرده ام
از مروت نيست از خاطر به در كردن مرا
در بياباني كه از نقش قدم بيش است چاه
با دو چشم بسته مي بايد سفر كردن مرا
از صدف صد پرده صائب كار من نازكترست
آب تلخ و شور مي بايد گهر كردن مرا
زمان انسان ها را دگرگون ميكند…
اما تصويري كه از ايشان داريم ثابت نگه ميدارد…
هيچ چيز دردناكتر از اين تضاد ميان دگرگوني آدم ها و ثبات خاطره نيست…
بي خبر از قلبِ من داني چه كردي كه منم
آسمان را در پِيَت گشتم به اصرارِ دلم
شفقِ گيسوي يارم ميكشاند سمتِ خود
گر نه من گم ميشدم راهي ندانم تا برم
هر چه سختي ديدم و تاريكي و درماندگي
جمله شيرين ميشُدم باشد كه من تلخم بگم
گر هزاران فَرسَخَم باشد ميان من و تو
باز و بستش تا كني چَشمت همانا ميرسم
من همانم كه به شوقت غرق اشكم ميشوم
گر بِگي من هم،محال است دل به روياها بدم
عكس پروفايل
بهترين عكس پروفايل
ما شبيه جنسِ ،
خاك خوردِعِ داخلِ ويتريٓنيم !
كه يِه نفر انتخابمون كرْد ،
اما …
حاضر نَُشد بهامونُ پرداخت كُنِه
فَقط اومَد دلخوشمون كَردُ رفت ؛
رَفت يِه دوُرى بزنهِ وُ بَرگردِه
==================
وقتي ناراحتي تصميم نگير
وقتي دير ميشه عجله نكن
وقتي يكيو دوسش داري زود بهش نگو بذار خودش بفهمه
وقتي خيلي خوشحالي به كسي قول نده
وقتي يكي دلتو شكست سر يكي ديگه تلافي نكن
وقتي بغضت گرفته پيش هركي گريه نكن شايد همون دشمنت باشه از ته دل خوشحال بشه
وقتي با يكي قهر كردي پشت سرش حرف نزن شايد دوباره بخواي باهاش دوست بشي
و آخرش اينكه اگر خودت دلت پاكه,
فكر نكن همه مثل خودتن .!
با تو باشم بي نياز از هـر نيازم خوب من
با همه خوب و بد دنيـا بسازم خوب من
با تـو باشم آسمان زير پر و بال من است
با صداي خنده هايت نغمه سازم خوب من
شاعر چشمان تـو بودن برايـم آرزوست
در غزل با عشق تو من يكه تازم خوب من
با من از ماندن بگو رفتن عذابـم ميدهد
در قمـار زندگي بـا تـو نبازم خوب من
نـاز چشمان نجيبت را بـه جانم ميخرم
قبله ام چشمان تو ،رو به نمازم خوب من
آنقـَدَر پـاك و زلالي و مقدس نـازنين
دوست دارم پيش تو دل را ببازم خوب من
ميشوي سنگِ صبـوري بـر من ِسنگ صبور
كس نباشد غيـر تو محرم به رازم خوب من
=========================
زخمي بر پهلويم هست
روزگار نمك ميپاشد
و من پيچ و تاب ميخورمو همه گمان ميكنند كه من مــيرقصـــم
عكس پروفايل
اگر توانستي تا آخر گوش دادن ، “قضاوت” نكني
گوش دادن را ياد گرفته اي . . .
فاصله هميشه اصالتش بد نيست
ميتوانيد بفهميد
طرفتان چند مرده حلاج است
كه در نبودتان،
چقدر برايش بوديد
كه دوست داشتنش فقط جلوي چشمانتان است
يا اينكه بلد است
آنقدر دلتنگ شود كه فاصله
را تمام كند
و تنها اثر فاصله رويش دلتنگي است
و بس
و ذره اي خدشه به تعهد و
دلبستگي تان وارد نكند
بعد از مدت ها نديدن
ديدن بعد از فاصله عجيب ميچسبد